۴۰+۵ فراخوان به اقدامی که چارهای جز کلیک بر روی آنها ندارید! (بخش دوم)
اگر به یاد داشته باشید، در بخش اول این مقاله از...
امروزه فلسفه غالب در بسیاری از پروژهها، داشتن یک رویکرد کاربر محور است و خلق محصولاتی که به نیازهای این کاربران به خوبی پاسخ دهند؛ همین حالا هم میلیونها اپلیکیشن در App Store و Google Play در دسترس کاربران هستند، پس دیگر این کاربر-محوری کفایت نمیکند و باید پا را فراتر گذاشت تا واقعاً توجه مخاطب را جلب کرد.
اما چگونه؟!
طراحان، همچون ماجراجویانی بهدنبال گنج، دائماً در پیِ تکنیکهایی جدید برای بهبود تجربه کاربری هستند؛ از طرفی هم کاربران انتظار محصولی ساده و لذتبخش را دارند؛ ایده اضافه کردن اِلِمانهای سرگرمکننده به UX اساساً از همین جا سرچشمه گرفت. این گفتهها ممکن است برای شما حکم ی داستان ساده را داشته باشند، اما نکته اصلی این است که چگونه محصول را به شکلی عملی، سرگرمکننده کنیم؟ تکنیک بازیسازی (Gamification) برای پاسخ به همین سوال خلق شد.
خیلی از کاربران عاشق بازی هستند؛ احتمالاً خود شما هم همینطور. به بازیهای قدیمی و معروفی مانند Snake (مار) یا سوپر ماریو فکر کنید؛ طعمِ شیرین نوستالژی!
گیمیفیکیشن میتواند ابزاری عالی برای طراحی تجربه کاربری پلتفرم شما باشد. بیایید بی فوتِ وقت با هم ببینیم که گیمیفیکیشن چیست و اصولاً چگونه میتواند UX محصولی را بهبود دهد.
گیمیفیکیشن همانطور که از نامش پیداست، به معنی استفاده از المانهایی تعاملی (Interactive) در UX برای تشویق بیشترِ کاربر به برقراری ارتباط با محصول شما در قالب ایجاد یک بازی جذاب است. از این طریق میتوانید با برپا کردن نمایشی جذاب از محصولتان، مخاطب هدف خود را سادهتر و سریعتر جذب کنید. به عبارت دیگر، گیمیفیکیشن تکنیکی است که طراحان به کمک آن عناصر بازی (gameplay elements) را در فضایی خارج از بازی مورداستفاده قرار میدهند تا بتوانند تعامل کاربران با محصول را افزایش دهند. طراحان با خلق ویژگیهای مفرحی مانند لیدربردها، سعی بر این دارند که کاربر هنگام ارتباط با محصول شما لذت بیشتری را تجربه کند.
زمانی که از عبارت بازیسازی (Gamification) در طراحی استفاده میکنیم، بسیاری آن را با طراحی بازی (Game Design) اشتباه میگیرند. گیمیفیکیشن در UX و طراحی بازی، مفاهیمی کاملاً متفاوت هستند. در دنیای تکنولوژی، «گیمیفیکیشن» یعنی اجرا و اِعمال مکانیزمهای بازی در فضاهایی همچون اپلیکیشنهای موبایل و وبسایتها.
تابهحال کسبوکارهای بسیاری مانند بانکها، کسبوکارهای حوزه سلامت، فروشگاههای اینترنتی، سرویسهای تحویل کالا و …، همهوهمه از گیمیفیکیشن در سایت یا اپلیکیشن خود استفاده کردهاند. نه تنها نوع کسبوکار محدودیتی برای استفاده از بازیسازی در UX را ایجاد نمیکند، بلکه اندازه بیزینس هم در این راه اهمیتی ندارد؛ شرکت شما چه کوچک و نوپا باشد و چه باسابقه یا یونیکورن، میتوانید از گیمیفیکیشن در UX خود استفاده کنید.
کاربران دوست دارند هدف مشخصی داشته باشند و برای رسیدن به آن هم پاداشی دریافت کنند؛ حتی اگر این پاداش مادی یا فیزیکی نباشد. با استفاده از بازیسازی در محصول خود، توجه کاربران را جلب کنید و منتظر دیدن نتیجهای شگفتانگیز بمانید.
به لطف وجود گیمیفیکیشن در UX، بهخوبی میتوانید کاربران را تحریک کنید تا اقدام موردنظر شما را انجام دهند؛ مثلاً:
با گیمیفیکیشن، طراحی UX محصول شما زندهتر و جالبتر میشود. کاربران نیز شما را بیشتر بهخاطر میسپارند و حتی مشتریان دائمی شما میشوند.
امروزه کاربرد گیمیفیکیشن در UX بسیار متداول و گستردهتر از پیش است و کاربران بسیاری همین حالا هم به دیدن اِلِمانهای بازی در اپلیکیشنها و سایتهای مختلف عادت کردهاند. حتی میتوانیم بگوییم که نبودِ بازیسازی در UX محصول شما، ممکن است مخاطبان را شوکه کند!
با انتظارات مخاطبان خود همراه و هماهنگ باشید و گیمیفیکیشن را در طراحی UX محصولتان بهکار بگیرید. دقت کنید که نیازی نیست صفر تا صد ارتباط خود با مخاطبانتان را وابسته به این ابزار کنید. کافی است صرفاً از یک یا چند اِلِمان بازی استفاده کنید تا جذابیت محصولتان بیشتر شود.
طراحان از مکانیزمها و اِلِمانهای متنوعی برای اِعمال گیمیفیکیشن در UX استفاده میکنند. این مکانیزمها سطوح سختی مختلفی دارند؛ اگر در این زمینه تجربه چندانی ندارید، میتوانید با بهکارگیری المانهای سادهتر شروع کنید و رفتهرفته سراغ عناصر پیچیدهتر بروید.
دقت کنید که وظیفه اصلی طراحان گیمیفیکیشن این نیست که محصول نهایی را تبدیل به یک بازی کامل کنند؛ برای همین، طراحان معمولاً هنگام طراحی گیمیفیکیشن، تنها یک سری از مکانیزمهای بازی را بهکار میگیرند. بیایید با تکتکِ این مکانیزمها آشنا شویم:
ذات بشر همیشه او را تشویق میکند که به دل چالشها بزند و به همگان اثبات کند که از پس مسائل بر میآید؛ در نتیجه، «چالش» یکی از متقاعدکنندهترین و موثرترین اِلِمانهای بازی در UX بهحساب میآید، زیرا میتواند کاربران را تشویق به انجام اقدامی مشخص کند و نهایتاً باعث بهبود تجربه کاربری شود. برای افزایش اثرگذاری این عنصر، میتوانید جایزه یا پاداشی متناسب با محصول و کسبوکارتان تعیین کنید تا نیروی محرکه قویتری برای اقدام کاربران باشد.
«۱۰ امتیاز برای گریفیندور!» حتماً شما هم صحنههای جذاب امتیازدهی به گروههای مختلف مدرسه هاگوارتز هری پاتر را به یاد دارید! بسیاری از بازیها برای سنجش سطح موفقیت بازیکنها از یک سیستم امتیازدهی استفاده میکنند. اگر در یک محصول، بازیسازی صورت بگیرد همین سیستم را میتوان در آن هم پیاده کرد. احتمالاً اضافه کردن امتیازها به اکانتی مجازی، یکی از سادهترین مکانیزمهای گیمیفیکیشن در UX است. بهعنوانمثال، دریافت ۱۰ امتیاز به ازای هر روزی که از اپلیکیشن شما استفاده کنند.
این کار قطعاً هم به نفع کاربران است و هم صاحبان محصول؛ زیرا کاربران دستاوردها و پیشرفتشان را میبینند و صاحبان محصول هم میزان تعامل کاربران با وبسایت یا اپلیکیشنشان را.
وقتی که کاربران چالشی را تکمیل کنند یا تعداد مشخصی امتیاز جمع کنند، نشان موفقیت یا استیکری بهعنوان جایزه به آنها تعلق میگیرد. این نوع از جایزههای مجازی معمولاً در بازیهای ویدئویی مورد استفاده قرار میگیرند، بنابراین کاربران با این سیستم آشنایی دارند.
استیکرها مدتهاست که خود را در دل کاربران بازیهای ویدئویی جا کردهاند، بنابراین در گیمیفیکیشنِ UX نیز مورد استقبال میگیرند. بعلاوه، استفاده از استیکرها و نشانها به شما فرصت بینظیری برای خلاقیت خواهد داد؛ زیرا روشهای متنوعی برای طراحی آنها وجود دارند. این نوع جایزهها انگیزهای مضاعف به کاربران میدهند. انسانها عاشق دریافت پاداش در ازای فعالیتهایشان هستند. در پایان هر مرحله، کاربران با دریافت استیکرهایی جذاب، تشویق به استفاده مجدد از محصول شما میشوند. هر چه رسیدن به آن استیکر چالشبرانگیزتر و جالبتر باشد، کاربران بیشتر با محصول شما در تعامل خواهند بود.
چه خوب است کاربران بتوانند میزان پیشرفتشان را بهصورت لحظهای و ملموس در محصول شما مشاهده کنند. در طراحی UX خود، اِلِمان نوار پیشرفت را قرار دهید تا کاربران چگونگی تاثیر عملکرد خود بر پیشرفتشان را ببینند. میتوانید برای دریافت هر نشان و استیکر یک نوار پیشرفت مجزا داشته باشید یا اینکه برای سنجش پیشرفت کلی کاربر در اپلیکیشنتان از این عنصر بازی استفاده کنید.
آنچه که چالش را برای کاربران جذابتر میکند، رقابت است. کمتر چیزی مانند میل به برتری و لیدرِ بازی شدن، میتواند به بازیکنها انگیزه و انرژی دهد. بر حسب تعداد نشانهای دریافتی کاربران، لیستی طراحی کنید. سپس این لیست را به کاربران نمایش دهید تا با انگیزه لیدر شدن بارها و بارها به محصول شما سر بزنند.
توجه کنید که اختلاف زیاد در امتیازها و عدم پویایی لیدربرد، میتواند باعث بیانگیزگی کاربران شود؛ به همین علت هم توصیه میکنیم این مکانیزم را با دقت و ظرافتنظرِ کامل بهکار بگیرید.
به کاربران این امکان را بدهید که مخاطبان خود را هم به بازی دعوت کنند و با هم به رقابت بپردازند. حالا کافیست نتیجه این رقابت تنگاتنگ را در جدول ردهبندی به آنها نمایش دهید. اگرچه طراحی این المان در UX قدری پیچیده است؛ اما نتیجه فوقالعاده خواهد بود.
کل مسیر تعامل کاربران با پلتفرم خود را تبدیل به سفری هیجانانگیز کنید که مراحل مختلفی دارد. با عبور از هر مرحله و رفتن به مراحل بالاتر، به آنها فرصت دستاوردهای بیشتر یا امتیازهای بالاتر بدهید، یا حتی در هر مرحله طراحی صفحات سایت یا اپلیکیشن خود را تغییر دهید. بگذارید کاربران حس کنند نقش اصلی داستان جذاب شما هستند. با این اِلِمان، فرایند تعامل و ارتباط با محصولتان را برای کاربر به سادهترین و قابل درکترین حالت ممکن برسانید. کاربر باید حس کند یک بازیکن واقعی است و سفری شخصی را در محصول آغاز میکند.
در صفحه ورود، همانجایی که کاربر مسیرش را از آنجا شروع میکند، میتوان گزینههای مختلف و امکانات بازی را به او معرفی کرد تا واهمهای از اشتباه کردن در بازی و محصول شما نداشته باشد. پیشنهاد میکنیم هرچه کاربر جلوتر میرود و در استفاده از محصول باتجربهتر میشود، دسترسی به یکسری ویژگیها و امکانات را برایش باز کنید. چنین رویکردی باعث میشود کاربران کمتر اشتباه کنند و محصول نیز برایشان مطلوبتر خواهد بود. بهعلاوه، میتوانید اِلِمان سفر را با نوار پیشرفت نیز ترکیب کنید تا ببینند تا چه حد در این سفر پیش رفتهاند و انگیزه بیشتری برای ادامه داشته باشند.
میتوانید اجازه بدهید کاربران با مخاطبان خود و سایر کاربران اپلیکیشن شما رقابت کنند. برای این کار، یک رتبهبندی کلی در UX خود طراحی کنید تا هر کاربر در سیستم شما جایگاهی داشته باشد. هر چه امتیاز بیشتر، رتبه نیز بالاتر.
علاوهبر نشانها و استیکرها، میتوانید جوایز دیگری نیز برای کاربرها در نظر بگیرید؛ برای مثال ویژگیهایی خاص از اپلیکیشن، کد تخفیف و … .
چه دوست داشته باشیم و چه نه، اِلِمان محدودیتِ زمانی در بازیها وجود دارد. شما هم در گیمیفیکیشن خود زمان اتمام مراحل را محدود کنید تا کاربر در تعامل با محصول، قدری حس اضطراب داشته باشد و ریسک از دست رفتن فرصت را به جان نخرند؛ دقیقاً همان حسی را در آنها بیدار کنید که در یک بازی واقعی دارند. برای بسیاری از افراد، محدودیتهای زمانی محرکهایی قدرتمند هستند و سبب افزایش چشمگیر سرعت اقدام آنها میشوند.
کاربران دوست دارند پس از موفقیت در بازی، مورد تشویق دوستان و آشنایانشان قرار بگیرند. امکانی فراهم کنید که بتوانند نشانها، جوایز و استیکرهایشان را مستقیماً از اپلیکیشن شما در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند. بهاین صورت، هم خود کاربران حس خوبی دارند و هم دوستانشان شما را خواهند شناخت؛ یعنی روشی عالی و کمهزینه برای تبلیغات همسان در شبکههای اجتماعی!
همه اینها اِلِمانهای رایج در طراحی بازی هستند؛ البته که با نوآوری و خلاقیت بیشتر میتوانید اِلِمانهای دیگری را نیز برای گیمیفیکیشن در UX خلق کنید. توجه داشته باشید که بازیسازی در محصولتان نباید بیش از حد باشد و به استراتژی کلی محصول و هویت برندتان آسیب بزند.
شما یک بازی تولید نمیکنید، بلکه محصولتان را با اِلِمانی کوچک از بازی برای کاربران جذابتر میکنید. از طرفی، زمانی که گیمیفیکیشن را در محصولی که مخاطب از قبل با آن آشناست اجرا میکنید، سعی کنید اِلِمانهای بازی را در اقدامات جدی یا خستهکننده محصولتان اِعمال کنید.
گیمیفیکیشن ابزاری بسیار نیرومند برای افزایش تعامل کاربران است. هدف فقط تبدیل کردن رابط کاربری به یک بازی نیست؛ کسبوکارها از گیمیفیکیشن در UX استفاده میکنند تا اپلیکیشنها و سایتهایشان از فضای خشک و بیروح درآمده و با افزودن سرگرمی به آنها، جذابیت بیشتری برای کاربران به بار آورند. از این طریق کاربران تشویق میشوند تا حس مقاومت نسبت به این سیستم خشک را پشت سر بگذارند و اقدامی انجام دهند که شما میخواهید. در این حالت برای کاربران دیگر اجباری به تعامل و فعالیت نیست؛ بلکه خودشان میخواهند این کار را انجام دهند. با گیمیفیکیشن، تعامل و ارتباط با محصول شما بسیار جذابتر از پیش خواهد شد. رقابت سالم، حس زندگی، هیجان و کنجکاوی، همه و همه طراحان را به سوی استفاده از گیمیفیکیشن در UX سوق میدهند.
صاحبان محصول و طراحان معتقدند با بازیسازی میتوان بسیاری از مشکلات تجربه کاربری (UX) را حل کرد. اگر از بازیسازی و مکانیزمهای بازی بهدرستی و بهقدر کفایت استفاده کنید، گیمیفیکیشن تبدیل به ابزاری ارزشمند میشود که هم تعامل کاربران را افزایش میدهد و هم نرخ تبدیل را.
چگونه؟؟ خب، گیمیفیکیشن باعث سرگرمکننده شدن سایت یا اپلیکیشن میشود. کاربران از طی کردن پروسهای پر از سرگرمی، چالش و رقابت (درست مانند بازیهای ویدئویی و کامپیوتری) لذت میبرند؛ بنابراین برای بازگشت به محصول و استفاده مجدد از آن ترغیب میشوند.
اِلِمانهای بازی، ماموریتها و مراحل بازی را تعیین میکنند. جوایز نیز متعلق به کسانی هستند که آن مراحل را به پایان برسانند. هیجان و کنجکاوی باعث میشود کاربران به بازی ادامه دهند؛ مراحل را یکی پس از دیگری طی کنند و برای زمانی طولانیتر با سایت یا اپلیکیشن شما درگیر باشند.
امروز دیگر گیمیفیکیشن یکی از رویکردهای اصلی در طراحی UX بهشمار میرود. طراحان فراوانی درگیر این رویکرد شدهاند و فعالانه از آن در همه طراحیها و پروژههای خود استفاده میکنند. بنابراین، بسیاری از کاربران همین حالا هم با مفهوم گیمیفیکیشن آشنا هستند و تجربه تعامل با بازی در محصولات مختلفی را از قبل دارند؛ این یعنی در مورد محصول شما نیز وجود بازی یا چالش مورد انتظار است.
اجرای گیمیفیکیشن مشهور به سخت بودن و پیچیدگی است. باید بهدقت و محتاطانه، میان سرگرمی و تشویق مخاطب به اقدام، تعادل برقرار کنید. از طرفی، باید عناصر بازی و پاداشها را کاملاً متناسب با کاربران طراحی کنید. میزان گیمیفیکیشن و نوع جوایز در یک اپلیکیشن شرکتی با محیطی رسمی، مناسبِ اپلیکیشنی دیگر با مخاطبان جوانتر و محیطی شادابتر نیست. بعلاوه، باید یک سری از نیازهای مخاطب را نیز از این طریق پاسخ دهید تا بازیکنها بدون هیچ اجباری بهسوی بازی و اپلیکیشن شما بیایند. چه نیازهایی؟ با هم چند مثال میبینیم:
فعالیت کاربران باید داوطلبانه باشد. نباید آنها را مجبور به پذیرش رفتار یا محیطی جدید کنید؛ بلکه سعی کنید اِلِمانهایی ظریف خلق کنید تا خودشان آنها را در محیط محصول شما پیدا کنند، سراغشان بروند و نتیجتاً احساس کنند تجربههایشان تحت کنترل خود آنها هستند.
کاربران نیاز دارند بدانند که شما و آنها به چیزهای مشترکی اهمیت میدهید. سعی کنید محتوا و لحن برندتان طوری باشد که احساس شباهت و نزدیکی بیشتری به شما داشته و وفادار به برندتان شوند.
کاربران باید با طراحی شما و سیستمتان احساس راحتی داشته باشند و هرگز حس آشفتگی یا گیجی به آنها دست ندهد. برای مثال؛ همان طور که میدانید کاربران به خواندن متنهای طولانی علاقهای نشان نمیدهند، بنابراین میتوانید بهجایش از آیکنها استفاده کنید؛ مثلاً آیکن قلب بهجای جمله «اضافه کردن به علاقهمندیها» و… . به خاطر داشته باشید که شما نمیتوانید کسی را مجبور به سرگرمی کنید.
فراموش نکنید که گیمیفیکیشن یعنی تشویق کاربران به انجام اقدامی از طریق سرگرمی؛ نباید آنها را مجبور به اقدام کنید.
اگر بیش از اندازه از عناصر بازی استفاده کنید، به هدف خود (یعنی انجام اقداماتی از سوی کاربران) نمیرسید.
سیستمی که طراحی میکنید باید فینفسه و ذاتاً خوب باشد؛ در غیر این صورت گیمیفیکیشن عملکرد چندان موفقی نخواهد داشت. به هر حال بازیسازی که جادو نمیکند!
برای اینکه گیمیفیکیشن را بهدرستی به کار بگیرید، باید بهخوبی کاربران را بشناسید و بدانید چگونه قرار است هدف موردنظر شما از طراحی بازی را محقق کنند. باید بدانید که محرکها بر اساس ماموریت، هدف و بازیکن متفاوت خواهند بود. مکانیزمهای گیمیفیکیشن باید مناسبِ کاربر باشند.
هنگام انتخاب اِلِمانها و عناصر بازی باید:
نکته: پروژهای موفق محسوب خواهد شد که هم از طریق فعالیتی لذتبخش، نرخ تعامل را افزایش دهد و هم محرکِ اقدام و هدف اصلی طراحی باشد. دقت کنید که گیمیفیکیشن یک ویژگی از محصول شما نیست، بلکه تجربهای است که باید بهدقت و متناسب با محصولتان بهوجود بیاید.
گیمیفیکیشن در UX به شما این اجازه را میدهد که احساس کاربران را کنترل کنید و حس و حالی مناسب خلق کنید. زمانی که این ابزار در دستانی باتجربه قرار بگیرد، بینهایت قدرتمند خواهد بود. با این حال، حتی اگر تجربه چندانی هم در این زمینه ندارید، سراغ گیمیفیکیشن بروید و از ورژنهای سادهتر آن استفاده کنید و سپس رفتهرفته شکلها و عناصر پیچیدهتر را بهکار بگیرید. رقبای خود را زیر نظر بگیرید. اگر هنوز هیچ کدام از آنها سراغ گیمیفیکیشن نرفتهاند، شما میتوانید با شروع سریعتر این رویکرد جزو پیشروهای استفاده از گیمیفیکیشن در طراحی UX میان رقبا و در صنعت خود باشید. گیمیفیکیشن تکنیک جدیدی بهحساب میآید و روزبهروز بیشتر مورد توجه و استفاده قرار میگیرد، زیرا با هر استفاده، کسبوکارها تاثیر بینظیر آن را میبینند. محبوبیت گیمیفیکیشن در UX در حال بیشتر و بیشتر شدن است و ممکن است در زمانی بسیار کوتاه تبدیل به رویکرد برتر طراحی در UX شود. پس پیش بهسوی گیمیفیکیشن در UX!
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به آنالیتیپس است.
حرفی، سخنی، سوالی؟