چطور در GA4 گزارش گوگل ادز ایجاد کنیم؟
اگر صاحب یک بیزینس باشید، احتمالاً میدانید که ...
یکی از مهمترین کارهایی که باید پس از تبلیغات گوگل و حتی در حین اجرای کمپین انجام شود، آنالیز دادههای گوگل ادز است. در حقیقت اگر این آنالیز و بررسی دادهها انجام نشود، بسیاری از نتایج تبلیغات برای ما مجهول میماند. خوشبختانه ابزارهای مختلف و حتی مدلهای متنوعی برای آنالیز دادهها در گوگل ادز وجود دارد.
همچنین در عکس زیر مکان قرارگیری ستونها را میبینیم. با انتخاب قسمت columns و سپس Modify columns امکان اضافه یا کم کردن این ستونها برای ما وجود دارد.
قبل از اینکه به معرفی ستونها بپردازیم لازم است بدانیم که اعداد و دادههایی که در ستونها نمایش داده میشود متناسب با بازه زمانی انتخابشده تغییر میکند. شاید نکتهای که گفتیم در ابتدا یک امر بدیهی به نظر برسد اما در خیلی از موارد دادهها در بازههای زمانی مختلف، تفاوت معناداری با همدیگر دارند. بنابراین بهصورت کلی و همیشگی، در بررسی دادهها باید به انتخاب بازه زمانی توجه ویژهای شود.
نکته بسیار مهمِ دیگر آن است که بیشتر ستونهایی که در ادامه معرفی میشود در لایههای مختلف قابل استفاده هستند. لایه اکانت، کمپین، ادگروپ و کلمات کلیدی.
هر بار که تبلیغ ما توسط مخاطبان دیده میشود، یک نمایش شمارش میشود. بررسی تعداد نمایشها به ما کمک میکند بفهمیم تبلیغ ما چند بار دیدهشده است؟ بهصورت کلی، اولین معیار برای بررسی آنکه بدانیم تبلیغ ما چقدر بازخورد داشته است، دانستن تعداد نمایش تبلیغات است. در حقیقت اگر نمایشی اتفاق نیفتد، بقیه متریکها و معیارها نیز معنایی نخواهند داشت. البته اهمیت و مفهوم کلی «نمایش» و تعداد آن در کمپینهای سرچ و دیسپلی متفاوت است که در مقاله دیگری به آن پرداختهایم.
وقتی شخصی روی تبلیغ ما کلیک میکند، Google Ads آن را بهعنوان یک کلیک محاسبه میکند. مثلاً روی عنوان یا هدلاین، شماره تلفن، سایت لینکها و غیره. اهمیت کلیک در کمپینهای سرچ بیشتر از کمپینهای دیسپلی است زیرا هدف اصلی در این دو مدل کمپین با همدیگر تفاوت دارد.
این عدد نشاندهنده درصد تعداد کلیکها به نسبت تعداد نمایش است. مثلاً اگر تبلیغ ما ۱۰۰ بار نمایش داده شده باشد و ۳۲ کلیک داشته باشیم، CTR ما ۳۲ درصد است. تلاش برای بهبود و افزایش CTR با بالا بردن امتیاز کیفی تبلیغات (Quality Score) و استفاده از تکنیکهای تبلیغاتی، کمک بسیاری در مؤثر بودن تبلیغات برای کسبوکار میکند.
این ستون نشاندهنده میزان هزینه در بازه زمانی انتخاب شده است.
میانگین هزینه هر کلیک از تقسیم هزینه کل به تعداد کلیکها به دست میآید. به عنوان مثال اگر تبلیغ ما ۴ کلیک داشته باشد که هرکدام به ترتیب. ۰.۱۱، ۰.۱۲، ۰.۱۳ و ۰.۱۲ دلار هزینه داشته باشند، میانگین هزینه هر کلیک ۰.۱۲ دلار است. ویژگی عددِ میانگین آن است که مشخصاً باعث میشود تا بهتر بتوانیم کنترل هزینهها را به دست بگیریم.
این عدد در حقیقت تعیینکننده حداکثر هزینهای است که حاضریم برای هر کلیک بپردازیم. بهعنوان مثال در مثال بالا ما Max. CPC را ۰.۱۵ دلار قرار دادهایم. و گوگل بنابر نیازمندی تبلیغ، به صورت میانگین ۰.۱۲ دلار برای هر کلیک هزینه برداشت کرده است. تعیین حداکثر میزان هزینه هر کلیک به ما کمک میکند که سقف هزینهای که قرار است بابت هر کلیک بپردازیم را از قبل بدانیم تا بتوانیم هزینه کلی را به درستی مدیریت کنیم.
این عدد نشاندهنده تعداد تبدیلهایی است که از طریق تبلیغات ما به دست آمده است. گفتنی است که در مقالهای با عنوان «آموزش ساخت کمپین سرچ در گوگل ادز» درباره تنظیم کانورژن در کمپین تبلیغاتی صحبت کردهایم.
نکته بسیار مهم این است که مفهوم تبدیل ممکن است با فروش یکی در نظر گرفته نشود. برای نمونه ممکن است که تبدیل برای یک کسبوکار صرفاً تعداد تماسهای تلفنی در نظر گرفته شود. یا حتی تعداد فرمهای ثبتنام شده.
این عدد نیز نشاندهنده این است که هر تبدیل برای ما چقدر هزینه داشته است. هزینه هر تبدیل از تقسیم کل هزینه بر تعداد کانورژن به دست میآید. مثلاً اگر ما در کل ۱۰۰ دلار هزینه کرده و ۵ تبدیل داشته باشیم، هزینه هر تبدیل برای ما ۲۰ دلار است.
دانستن و آنالیز این عدد کمک بهسزایی به ما میکند که بدانیم آیا تبلیغات برای ما بهصرفه بوده است یا خیر؟! اگر با توجه به مثال بالا، هر تبدیل ۲۰ دلار هزینه داشته باشد و ما با توجه به هزینه ۲۰ دلاری، باز هم از تعداد تبدیل خود راضی باشیم، ادامه تبلیغات برای ما به صرفه خواهد بود. اما اگر مثلاً هزینه هر تبدیل ۳۰ دلار میشد، شاید تبلیغات برای ما دیگر به صرفه نبود.
این مفهوم به ما کمک میکند که روی کیفیت تبلیغات و خدمات قابل ارائه خودمان تمرکز بیشتری بگذاریم تا بتوانیم نسبت نرخ تبدیل را افزایش دهیم. همچنین در لایههای کوچکتر مثل کلمات کلیدی به ما کمک میکند که کلمات و عباراتی که نسبت تبدیل بیشتری دارند را با تمرکز بیشتری مورد توجه قرار دهیم.
نکتهای که گفتیم به صورت ضمنی برای برخی دیگر از دادهها نیز کاربرد دارد.
این ستونها از آن جهت اهمیت دارند که از طریق آیدیهای موجود برای کمپین، ادگروپ و عبارت کلیدی میتوان آنها را در ابزارهای آنالیز دادهها همچون گوگل آنالیتیکس ردیابی، آنالیز و تحلیل کرد.
دیگر ستونهای گوگل ادز برای آنالیز سریع دادهها
۳ ستون هستند که برای بررسی قیمتگذاری کلمات به کار میآیند.
ستون بعدی که در لایه Keywords کاربرد بسیاری دارد، ستون صفحه فرود نهایی یا Final URL است. اهمیت این ستون از آن جهت است در برخی تبلیغات، هدف نهایی هر کلمه با کلمه دیگر متفاوت است و طبیعتاً صفحه فرود نیز باید متفاوت باشد. در این مواقع اگر امکان جداسازی کلمات و تعریف یک گروه جدید با صفحه فرود مشخص، وجود نداشته باشد، برای هر کلمه میتوان یک صفحه فرود نهایی یا Final URL مجزا تعریف کرد. با این کار هر کاربری که با آن کلمه هدف قرارگرفته شود، به آن صفحه فرود نهایی منتقل میشود.
سهم نمایش بدین صورت محاسبه میشود که درصد نمایش تبلیغات ما را در مقایسه با کل تبلیغات مرتبط با کمپین، ادگروپ و کلمات کلیدی نشان میدهد. مثلاً اگر تبلیغات همه کسبوکارهای مشابه ما ۱۰۰۰ بار در گوگل نمایش داده شود، ما فقط درصدی از این نمایش را میتوانیم داشته باشیم. این درصد بستگی به اهداف کمپین ما، امتیاز کیفیت تبلیغات، استراتژی قیمتگذاری، قیمت پیشنهادی و دیگر موارد دارد. اگر همه این موارد با حد بالا در کمپین ما وجود داشته باشد، درصد سهم نمایش ما بالا خواهد بود. اما اگر هر یک از این موارد با حد پایینی همراه باشد، درصد سهم نمایش ما نیز پایین خواهد بود.
عکس زیر مربوط به اطلاعات دستهای از کلمات است که سهم نمایش آنها را میبینیم.
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که این درصدها همگی تقریبی هستند. این مورد بنابر تجربه و بنابر ادعای گوگل بیان میشود.
سهم کلیک نیز همانند سهم نمایش، کاملاً به اهداف کمپین ما، امتیاز کیفیت تبلیغات، استراتژی قیمتگذاری و قیمت پیشنهادی بستگی دارد.
همانطور که تا اینجای متن خواندید، مشاهده کردید که چندبار از عبارتِ امتیاز کیفیت (Quality Score) استفاده کردهایم. این امتیاز یکی از کاربردیترین مفاهیم گوگل ادز است که استفاده از ستونهایش توصیه حتمی ما به شماست. امتیاز کیفیت یک عدد بین ۱ تا ۱۰ است که از نسبت سه مفهوم «تجربه کاربر روی صفحه فرود»، «درصد CTR» و «مرتبط بودن متن تبلیغاتی با جستجوی کاربر» به دست میآید. ستونهای Quality Score شامل موارد زیر است:
در عکس زیر میبینید که برآیند سه مفهوم «تجربه کاربر روی صفحه فرود»، «درصد CTR» و «مرتبط بودن متن تبلیغاتی با جستجوی کاربر» امتیازی را با عنوان Quality Score به وجود میآورد.
تلاش برای بهبود گزینههای Quality Score باعث میشود که کیفیت تبلیغات ما بالاتر برود که در نهایت بر گزینهها و ستونهای دیگر اثر مثبت میگذارد.
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به آنالیتیپس است.
حرفی، سخنی، سوالی؟