هنر ظریف بازگشت مشتریان | راهنمای ریتنشن مارکتینگ در سال ۲۰۲۲
معمولاً وقتی صحبت از بازاریابی پیش میآید، ذهن ...
شاید در ظاهر نرخ تبدیل معیار خاصی به نظر نرسد؛ اما در واقع نرخ تبدیل (Conversion Rate) یکی از بهترین روشها برای اندازهگیری عملکرد کمپینهای تبلیغاتی شماست. بر خلاف نرخ کلیک (CTR) و پرداخت به ازای کلیک (CPC)، نرخ تبدیل به خوبی نشان میدهد که در بازاریابی خود چقدر توانستید افراد را به سمت خواستهها و اهدافی که داشتید، سوق دهید.
نرخ تبدیل یکی از معیارهایی است که اهمیت زیادی در مارکتینگ دارد و میتواند در قدمهای بعدی به شما کمک کند. در این مقاله از وبلاگ آنالیتیپس قصد داریم تا به توضیح بیشتر این مفهوم بپردازیم و نحوه محاسبه و بهبود آن را به شما آموزش دهیم. بنابراین اگر تاکنون اطلاعی از نرخ تبدیل نداشتید یا از کاربردهای آن بیخبر بودید، این مطلب را از دست ندهید.
اگر بخواهیم نرخ تبدیل را به سادگی تعریف کنیم، باید بگوییم که نرخ تبدیل نشاندهنده بازدیدکنندگانی است که به سایت یا لندینگ پیج شما آمدند و کاری که مدنظر شماست را انجام دادند. معمولاً این عدد را به شکل درصد نمایش میدهند. بسته به نوع کسبوکار و اهدافی که دنبال میکنید، «تبدیل» میتواند تعاریف مختلفی داشته باشد؛ اما در ادامه چند مورد از رایجترین اهدافی که کسبوکارها تعیین میکنند و به نوعی اقدامی است که میخواهند کاربر بعد از ورود به سایت آن را انجام دهد را ذکر کردیم:
به غیر از این موارد، تعداد زیادی اقدام وجود دارد که میتوانید آن را هدف قرار دهید و زمانی که کاربر وارد سایت شما میشود، اقدامات او را اندازه بگیرید.
مثلاً فرض کنید که در ماه ۱۰۰۰ کاربر به سایت شما وارد میشوند، هدفی که شما مدنظر دارید، ثبتنام این افراد در سایت است. اگر از این ۱۰۰۰ نفر، ۱۰۰ نفر بعد از ورود، ثبتنام کنند، نرخ تبدیل شما ۱۰ درصد خواهد بود. اما شاید برایتان سؤال پیش آمده باشد که چگونه باید این مقدار را اندازه بگیریم؟ در بخش بعدی پاسخ این سؤال را خواهیم داد.
برای محاسبه نرخ تبدیل فرایند پیچیدهای پیشروی شما نیست. تمام کاری که باید انجام دهید تا عدد نرخ تبدیل را به دست آورید، در یک تقسیم ساده خلاصه میشود. کافیست تعداد اقدامی که به دست آوردید را تقسیم بر تعداد کل افرادی کنید که از سایت شما دیدن کردند و در نهایت عدد به دست آمده را در ۱۰۰ ضرب کنید تا به شکل درصدی باشد.
در حقیقت اگر شما ابزارهای اندازهگیری را به درستی تنظیم کرده باشید، اکثر پلتفرمهای تبلیغ آنلاین (مثل تبلیغات شبکههای اجتماعی و تبلیغات گوگل) و پلتفرمهای آنالیز (مثل گوگل آنالیتیکس) میتوانند به شما نرخ تبدیل را نشان دهند.
یکی از فوایدی که نرخ تبدیل دارد، استفاده شخصیسازی شده از آن انتخاب موردی است که میخواهید آن را اندازه بگیرید. در ادامه فهرستی از انواع گوناگون نرخ تبدیل آورده شده که شما میتوانید از آن استفاده کنید. همچنین خواهیم گفت که هر نوعی برای اندازهگیری چه چیزی مناسب است؟
نرخ تبدیل کلی به شما نشان خواهد داد که چه میزان از ترافیکی که به سمت سایت شما میآید، اقدامی که مدنظر شماست را انجام میدهد.
اگر در چند کانال مختلف تبلیغ (مثلا گوگل ادز و تبلیغ در شبکههای اجتماعی) کرده باشید، از طریق این مفهوم متوجه خواهید شد که کدامیک برای شما مفیدتر بودند و از کدام تبلیغ، بیشتر به هدف خود رسیدید.
این مفهوم به شما نشان میدهد که کدام یک از صفحات سایت شما نرخ تبدیل بیشتری دارند و کاربران در کدام صفحات بیشتر اقداماتی که شما برایشان تنظیم کردید را انجام میدهند.
هر کمپینی یک هدف را دنبال میکند. برای اندازهگیری این اهداف میتوانید نرخ تبدیل را مورد ارزیابی قرار دهید. اگر نرخ تبدیل با هدفی که برای کمپین خود در نظر گرفتید، تطابق داشت، بیانگر این است که کمپین موفقی داشتهاید.
کاربرد نرخ تبدیل در تبلیغات جایی مشخص میشود که شما تبلیغ کردید و حالا برای تحلیل نتایج به دست آمده میتوانید با این مفهوم متوجه شوید که آیا کیفیت و جذابیت به اندازه کافی در تبلیغ وجود داشته یا خیر. بررسی این موضوع میتواند در تبلیغات بعدی به کمک شما آید و باعث شود که تبلیغ بهینهتری داشته باشید.
نرخ تبدیل در کلمات کلیدی هم میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید کدام کلمه کلیدی ارزش دارد بودجه بیشتری به آن اختصاص دهید.
واضح است که موارد فوق فقط سطح ماجرا را نشان میدهند. نرخ تبدیل یک معیار عالی برای سنجش جنبههای گوناگون بازاریابی دیجیتال شماست. کلیک کردن کاربران میتواند اتفاق بسیار خوب و مثبتی باشد، اما اگر این کلیکها در نهایت به اقدام مفیدی برای کسبوکار شما ختم نشوند، عملاً ناکارآمد خواهند بود و نتیجهای ندارند.
تا به اینجا با مفهوم نرخ تبدیل و انواع آن آشنا شدیم. حالا ممکن است در ذهن خود بپرسید که اگر یک کاربر مجدداً اقدام موردنظر ما را انجام دهد، چه تاثیری در نرخ تبدیل میگذارد؟ آیا برای هر کاربر یکبار آن اقدام درنظر گرفته میشود یا تمام دفعات آن را باید محاسبه کرد؟
برای پاسخ به این سؤال و حل مشکلات احتمالی که پیرامون آن پدیدار میشوند، فعالان حوزه دیجیتال مارکتینگ، دو مفهوم متفاوت را برای هرکدام از این موقعیتها درنظر گرفتند.
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، نرخ تبدیل از تقسیم دو عدد به دست میآید. فرمولی که برای به دست آوردن نرخ تبدیل به ازای هر کلیک به کار میرود هم مشابه همان فرمول قبلی است فقط با این تفاوت که در محاسبه این مفهوم تعداد دفعاتی که این کار را انجام دادند هم درنظر گرفته میشود.
برای بسیاری از کسبوکارها، عدد به دست آمده برای نرخ تبدیل و نرخ تبدیل به ازای کلیک باهم یکسان هستند؛ به همین خاطر است که در این مطلب به نرخ تبدیل پرداختیم.
برای اینکه بتوانید از این اعداد استفاده کنید، باید از میزان اعتبار و کیفیتی که دارند، مطلع شوید. اگر این اعداد اعتبار نداشته باشند، نمیتوان روی آنها حساب کرد و باید به فکر معیار دیگری بود.
اگر تعداد کاربران شما کم هستند، به سختی میتوان به نتایج اعتماد کرد. اگر ۵ درصد از ۲۰ نفری که وارد سایت شدند، اقدام مدنظر شما را انجام دهند و یک نفر از آنها به صورت تصادفی انجام داده باشد، آیا میتوانید ادعا کنید که چیزی که انتظار دارید، به خوبی انجام میشود؟ احتمالا نه، چون تعامل تصادفی تاثیر زیادی در نتیجه شما خواهد گذاشت و آن را غیرواقعی میکند.
در طرف دیگر، تصور کنید از ۱۰ هزار بازدیدکننده، فقط ۵ کاربر به صورت تصادفی اقدام هدف شما را انجام داده باشند، همین میزان کافیست تا نرخ تبدیل شما از ۵ به ۴.۹۵ درصد تبدیل شود. بنابراین با وجود احتمال کلیک خطا و تصادفی روی اقدام موردنظر، بهترین راهحل این است که نرخ تبدیل را در یک بازه زمانی طولانی اندازه بگیرید تا عددی که به دست میآید، به واقعیت نزدیکتر باشد.
البته مثل سایر مفاهیمی که به نرخ تبدیل شباهت دارند، نمیتوان زمان یا دوره مشخصی را برای هر کسبوکاری معرفی کرد. اما اگر سایت بزرگی داشته باشید که روزانه تعداد زیادی کاربر از آن بازدید میکنند، با بررسی روزانه هم میتوانید اطلاعات معتبری در دست داشته باشید. همچنین اگر در ماه تنها چند صد بازدیدکننده دارید، بازه ۶ ماهه میتواند اطلاعات مفید و نزدیک به حقیقت را در اختیار شما قرار دهد.
همانطور که احتمالا میتوانید تصور کنید، نرخ تبدیل به میزان قابلتوجهی بسته به کیفیت ترافیک، صنعتی که در آن فعالیت میکنید، کسبوکارتان، محصولاتی که میفروشید و… میتواند متغیر باشد. در نتیجه، کیفیت نرخ تبدیل را شما میتوانید با توجه به سنجههای خود درنظر بگیرید و آن را ارزیابی کنید. به علاوه، مهم است به یاد داشته باشید که اقدام همیشه خرید نیست. البته میتوان گفت که نرخ تبدیل یک معیار خوب و مهم است غالبا برای اقدام به خرید استفاده میشود.
در حالی که نرخ تبدیل ممکن است معیار نهایی برای سنجش موفقیت در یک مورد نباشد، اما یک ابزار عالی برای ترک کردن عملکرد است و برای محاسبه نرخ تبدیل، باید اقدامات را به خوبی زیر ذرهبین قرار دهید. همانطور که گفته شد با انجام چند کار ساده، میتوانید ترک کردن اقدامات را مستقیما درون بسیاری از پلتفرمهای تبلیغاتی و تحلیل داده وارد کنید.
با تمام اقدامات ممکن و پلتفرمهایی که وجود دارند، پوشش دادن نحوه اجرای ترک کردن اقدامات و دستیابی به نرخ تبدیل از این طریق، پروسهای طولانی است که نیاز به یک مطلب جداگانه دارد؛ اما دو مورد از مهمترین مراجعی که میتواند اقدامات را بررسی کند و در آخر نرخ تبدیل به شما ارائه دهد، گوگل آنالیتیکس و گوگل ادز هستند.
اگر یک دولوپر خوب داشته باشید، تنظیم ترک کردن اقدامات کاربر بسیار راحت است. اما بهتر است که با کمی تلاش خودتان آن را انجام دهید؛ چون اگر نتوانید درک کنید که چگونه این اقدامات انجام میگیرد و نرخ تبدیل چظور به دست میآید، نمیتوانید برای بهبود آن تلاش کنید. همچنین نیاز است که به صورت دائم اعدادی که به دست آمده را بررسی کنید تا متوجه شوید که دقیقاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است و روندی که طی میکنید، صعودی است یا نزولی.
خبر خوب این است که ترکینگ و استفاده از نرخ تبدیل، شما را در یک گروه نسبتا ممتاز از بازاریابان آنلاین قرار میدهد، که میتواند یک مزیت رقابتی بزرگ برای شما باشد. در بخش تبلیغات یک شرکت بزرگ، بیش از ۲۰۰۰ آگهی گوگل ادز مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه این بود که ۴۲% از تبلیغات گوگل ادز، هیچ اقدامی را ترک نمیکنند:
به علاوه از بین ۵۸% باقیمانده تبلیغات گوگل ادز که اقدامات را ترک میکنند، تنها نیمی از آنها ترکینگ را به خوبی و درستی استفاده میکنند.
اگر رقبای شما تغییرات را به خوبی ترک نکنند، نمیتوانند کمپینهای خود را برای بیشترین بازدهی، بهینه کنند. اما اگر شما این کار را انجام دهید، میتوانید کمپینهای بهینهای اجرا کنید و از رقبای خود پیشی بگیرید.
در واقع، با توجه به گزارشی که سایت Hubspot درباره وضعیت بازاریابی درونگرا منتشر کرد، ۹۷ درصد از کمپینهای بازاریابی درونگرا بدون اینکه خوب تحلیل شوند، با شکست مواجه میشوند. بنابراین، اگر اقدامات کاربر را به خوبی ترک میکنید، از اطلاعات آن به طور موثر استفاده میکنید و رقبای شما حتی آن را اندازه هم نمیگیرند، فکر میکنید چه کسی در دراز مدت برنده خواهد شد؟
دانستن اینکه نرخ تبدیل چیست و چگونه باید آن را سنجید و اندازه گرفت فقط یک بخش از نرخ تبدیل است. بخش دیگر نرخ تبدیل در واقع این است که با دادههایی که از نرخ تبدیل به دست میآید، باید چه کار کرد؟ و مهمتر از آن، چطور میتوان نرخ تبدیل را بهبود بخشید؟
احتمالا تصور میکنید که بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO)، فرآیند بهینهسازی لندنیگ پیج و وبسایت شما برای دریافت بیشتر اقدام موردنظر از سوی ترافیک ورودی سایت است، اما در ادامه متوجه خواهید شد که بهینهسازی نرخ تبدیل گستردهتر از این مورد است.
نکته مهم در مورد CRO این است که به شما کمک میکند نسبت به گذشته، از ترافیک ورودی خود استفاده بهینهتری داشته باشید. برای مثال، اگر اقدام موردنظر شما خرید کاربران باشد، حتی بدون افزایش ترافیک ورودی به سایت، بهبود نرخ تبدیل شما از ۱ درصد به ۲ درصد، فروش شما را دو برابر خواهد کرد.
آیا میبینید که چرا CRO بخش مهمی از استراتژی بازاریابی آنلاین شما است؟ اگر نرخ تبدیل خود را بهینه نکنید، سرمایه خود را هدر میدهید.
چگونه میتوان از تعداد زیادی کاربر که بدون داشتن اقدامی سایت شما را ترک میکنند، جلوگیری کرد؟ آنقدرها که فکر میکنید هم سخت نیست. در ادامه به چند روش برای شروع بهینهسازی نرخ تبدیل اشاره خواهیم کرد:
اگر شما هر نوع تبلیغات پرداختی را انجام میدهید (گوگل ادز، تبلیغات Bing و غیره)، باید ترافیک خود را به یک صفحه فرود اختصاصی ارسال کنید. دلایل بسیار خوبی برای انجام این کار وجود دارد، اما بزرگترین دلیل آن، بهینهسازی صفحه است. اگر میخواهید برای افزایش ترافیک به سایت خود، هزینه پرداخت کنید، میتوانید آنها را به صفحهای هدایت کنید که برای فقط برای فروش طراحی شده است.
صفحات فرود، سادهترین نوع صفحه هستند که میتوان بهینهسازی نرخ تبدیل را روی آنها انجام داد. پس اگر هنوز ترافیک خود را به صفحه اصلی سایتتان ارسال میکنید، اولین جایی است که باید به سراغش بروید و آن را تغییر دهید.
تمام آزمونهای CRO خوب با یک فرضیه شروع میشوند. اما برای اینکه فرضیه خود را کنار هم قرار دهید، باید حدسهای خوبی درباره اینکه کدام عوامل سایت بیشترین تاثیر را بر نرخ تبدیل شما و میزان سوددهی داشته باشند، بزنید.
در اینجا چند حوزهای که میتوانید در ابتدا به آن نگاه کنید آورده شده است:
تیترها:
تیترهای شما باید بتوانند فروش ایجاد کنند. ۸۰ % از مخاطبین شما تیترها را رد نخواهند کرد، پس حتی اگر چیز دیگری را تست نمیکنید، باید حداقل تیتر خود را ارزیابی کنید.
پیشنهادها:
مخاطبین مثل خود شما نیستند، بنابراین همیشه به شکلی که فکر میکنید، جواب نمیدهند. توصیفات و چیدمان های مختلف را امتحان کنید تا ببینید چه چیزی بیشتر مورد علاقه مشتریان احتمالی است.
اقدام به عمل (Call To Action):
همانند پیشنهادها، برای رسیدن به اقدام به عمل درست (CTA)، ممکن است نیاز باشد چند آزمایش انجام دهید تا بهترین آن را کشف کنید. سعی کنید اطلاعات توصیفی گوناگون و حتی اندازههای مختلف را برای دکمه خود امتحان کنید.
رسانهها:
گاهی اوقات یک تصویر یا ویدئو جدید میتواند تفاوت زیادی را ایجاد کند. پس بد نیست که گاهی این تفاوت را ایجاد کنید و تاثیرات آن را مشاهده کنید.
راحتترین راه برای شروع بهینهسازی نرخ تبدیل A / B تست است. اگر بخواهید، میتوانید یک آزمایش چند متغیره و پیچیده انجام دهید، اما برای اغلب شرکتها، A / B تست سادهترین و موثرترین راه برای آزمایش است.
برای انجام A / B تست، تمام کاری که باید انجام دهید این است که دو نوع مختلف از یک صفحه را تنظیم کنید و ترافیک خود را بین آنها تقسیم کنید. نیمی از ترافیک شما در دسته A مورد استفاده قرار میگیرد و نیمه دیگر به نوع B تقسیم میشود.
برای تقسیم ترافیک خود، به کمک یک نرمافزار CRO نیاز خواهید داشت. اگر در مورد CRO جدی هستید، چند روش عالی و البته گرانقیمت برای اجرای A / B تست وجود دارد. اما اگر تازه شروع به کار کردید، چند گزینه ارزانتر هم وجود دارد که مهمترین آن را در ادامه توضیح دادیم.
گوگل Optimize: این ابزار رایگان است، بنابراین هیچ بهانهای برای تست نکردن آن باقی نمیماند. اما گوگل Optimize همیشه به شما نتایج واقعی نمیدهد، بنابراین ممکن است گزینه خوبی برای همه نباشد.
علاوه بر آزمایش وبسایت، راه عالی دیگری برای بهبود نرخ تبدیل، تست ترافیک است. بدیهی است که اگر بیشتر ترافیک شما ناشی از نتایج جستجوی ارگانیک در گوگل باشد، این واقعا یک گزینه مناسب نیست، اما اگر شما هر گونه تبلیغات هزینهای روی هر کلیک را اجرا کنید، کنترل زیادی بر روی این که چه کسی از سایت شما دیدن میکند خواهید داشت. این مهم است، چون ترافیک غلط حتی در یک صفحه عالی هم اقدام خاصی انجام نخواهد داد.
چطور باید مطمئن شد که ترافیک درست را به لندینگ پیج مورد نظر خود ارسال میکنید؟ در اینجا ۴ نکته وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
قبل از اینکه شما حتی شروع به کار روی صفحه فرود کنید، ابتدا باید زمان خود را صرف تحقیق کوچکی در مورد مخاطب هدف خود کنید.
در اینجا چند نکته وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
زمانی که این جزئیات را یادداشت کردید، از آنها برای ساختن استراتژی هدف خود استفاده کنید. کمی احتیاط میتواند به شما کمک کند که پول زیادی هدر ندهید.
اولی گاردنر به این مطلب اعتقاد دارد که صفحات فرود باید نیاز مخاطب را پاسخ دهند. به عبارت دیگر، محتوای مواد بازاریابی شما باید با محتوای صفحه ورود شما مطابقت داشته باشد.
عکس این موضوع نیز صادق است. اگر میخواهید یک محصول خاص را به بازار عرضه کنید و یا به مخاطبین خاص پیشنهاد دهید، تبلیغ شما باید نیازها و علایق مخاطبین هدف خود را به آنچه در صفحه فرود شما پیدا خواهند کرد، متصل کنید.
در حالت ایدهآل، پیام شما باید به خوبی ایجاد شود که تنها افرادی که به محتوای صفحه ورود شما علاقمند هستند روی آگهی شما کلیک کرده و آنها باید فورا احساس کنند که در مکان مناسب هستند.
مورد قبل را گسترش دهید، بسیار خوب است که مواد بازاریابی مختلف و صفحات فرود متفاوت برای هر نوع مخاطب داشته باشیم. اما به یاد داشته باشید که هر مخاطب دلایل مختلفی برای آمدن به صفحه ورود شما دارد و به روشهای منحصر به فرد به صفحه شما پاسخ خواهد داد. بنابراین، هر چقدر مخاطبان بیشتری را از طریق تبلیغات خود وارد سایت کنید، به احتمال بیشتری وجود دارد که اقدام موردنظر شما را انجام دهند.
در نهایت، همانطور که شما منابع ترافیک را شناسایی میکنید که به طور مداوم نرخ تبدیل ضعیفی دارند، یا چیزی را تغییر میدهند یا مقداری پول برای آن خرج میکنید، اگر جواب نداد، مجبور نیستید در ترافیک اشتباهی سرمایهگذاری کنید!
در عوض، یک بودجه آزمایشی برای بررسی فرصتهای جدید یا هدف قرار دادن مشتریان احتمالی ایجاد کنید و بیشتر بودجه خود را برای برنده شناخته شدن بگذارید.
از آنجایی که شما در حال حاضر نوع درست ترافیک را در صفحات فرود خود نشان میدهید، میتوانید انتظار داشته باشید که A/B تستهای شما واقعا شروع به تولید کنند. شما شنوندگان درست را در صفحه خود دارید، مطمئن شوید که تجربه کاربر بدون سختی انجام میگیرد.
نرخ تبدیل یکی از مهمترین معیارهای بازاریابی است. بر خلاف نرخ کلیک، نرخ تبدیل به شما میگوید که چند درصد از ترافیک شما در واقع هدفی که دارید را انجام میدهند. شما میتوانید همه کلیکی که میخواهید را بخرید، اما اگر این کلیکها تبدیل به اقدامی شوند، اقدام موردنظر شما نخواهد بود و به همین خاطر این روش اشتباه است. نرخ تبدیل را جدی بگیرید و با استفاده از آن به افزایش فروش و سوددهی بیشتر خود کمک کنید.
امیدواریم که این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته باشد. تا به حال تاثیراتی از بهینهسازی نرخ تبدیل بر کسبوکار خود دیدهاید؟ از این مفهوم به درستی استفاده میکردید؟ خوشحال میشویم اگر نظرات و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به آنالیتیپس است.
سلام و خسته نباشید
ممنونم بابت تمامی مطالب کاربردی سایتتون
یه سوال داشتم سایتی که برای یک محصول خاص تعداد افزودن به سبد خرید بالایی داره ولی نرخ تبدیل به فروش پایینی داره چطور باید علت یابی کرد؟ دلیل ناقص موندن فردایند خرید توسط مشتری منظورم هست
سحر جان برای این مورد اول بهتره یک فانل برای فرایند خرید بسازید تا مشخص بشهدر کدوم استپ بیشترین ریزش رو داشتیم.
بعد با ابزهایی مثل هاتجر میتونید رفتار کاربر رو دقیق تر رصد کنید تا متوجه بشید اون ریزش در بخشی از فانل چه علتی داشته.