هنر ظریف بازگشت مشتریان | راهنمای ریتنشن مارکتینگ در سال ۲۰۲۲
معمولاً وقتی صحبت از بازاریابی پیش میآید، ذهن ...
تکنولوژی و اینترنت آنقدری در زندگی این روزهای ما وارد شده است که بیشترمان نمیتوانیم زندگی بدون آن را تصور کنیم. این موضوع در کسبوکارها نیز اتفاق افتاده است و بسیاری از فعالان این حوزه، بازاریابی را با دیجیتال مارکتینگ شناختهاند. اهمیت بالای دیجیتال مارکتینگ باعث شده است که افراد زیادی قصد ورود به آن را داشته باشند و به همین دلیل این افراد نیاز به یک دید کلی نسبت به دیجیتال مارکتینگ و قسمتهای مختلف آن دارند.
ما هم در این مقاله تلاش میکنیم تا بهصورت جامع به تعریف دیجیتال مارکتینگ و تفاوتهای آن با بازاریابی سنتی بپردازیم و مزایای استفاده از ابزارهای دیجیتال را بیان کنیم. در ادامه نیز مهمترین ابزارها و بخشهای کاربردی در بازاریابی دیجیتال را معرفی میکنیم.
اگر شما هم تازه با این مفهوم آشنا شدید و به یک مقاله جامع در این زمینه نیاز دارید، حتماً با ادامه این مقاله همراه ما باشید.
اگر ما مارکتینگ و تعریف آن را بشناسیم، تعریف کردن دیجیتال مارکتینگ کار سادهای است.
«به استفاده از هر ابزار یا فضای دیجیتال برای رسیدن به اهداف بازاریابی یک کسبوکار، دیجیتال مارکتینگ میگویند.»
این اهداف میتواند در تمامی قسمتهای بازاریابی مانند تبلیغات، فروش، برندینگ، روابط عمومی، مدیریت و تحلیل دادهها وجود داشته باشد و در همه این قسمتها از ابزارهای دیجیتال استفاده شود. بهاینترتیب گستردگی و پیچیدگی دیجیتال مارکتینگ بهاندازه خود مارکتینگ است و شاید بتوان گفت باوجود ابزارهای پیشرفته و مدرن این پیچیدگی در دیجیتال مارکتینگ بیشتر هم هست.
ابزارهای زیادی در دیجیتال مارکتینگ وجود دارند که بخشهای مختلف آن را تشکیل میدهند. در ادامه به این قسمتها میپردازیم؛ اما ابتدا به تفاوتهای دیجیتال مارکتینگ با مدل سنتی خود اشاره میکنیم.
قبل از ورود ابزارهای دیجیتال، از دیگر ابزارهای بازاریابی در زمینه رشد و سودآوری کسبوکار استفاده میشد. بعد از رونق گرفتن دیجیتال مارکتینگ به این ابزارها نام بازاریابی سنتی داده شد.
بازاریابی سنتی به استفاده از ابزارهای غیر دیجیتال مانند روزنامه، مجله، ملاقات حضوری، کارت پستال و بنرهای پارچهای و کاغذی میپردازد. پس تفاوت اصلی که در ابتدا به چشم میآید، دیجیتال بودن یا نبودن ابزارهای مورداستفاده در بازاریابی است؛ اما چه اهمیتی دارد که ابزارهای ما دیجیتال باشند یا نه؟
در این پرسش باید به سراغ امکانات و ویژگیهایی برویم که ابزارهای دیجیتال در اختیار ما قرار میدهند که این امکانات در گذشته و در بازاریابی سنتی وجود نداشت. پس تفاوت اصلی بازاریابی سنتی با دیجیتال را باید در امکانات اختصاصی ابزارهای دیجیتال جستوجو کرد.
به همین دلیل نمیتوان بازاریابی سنتی را در آینده بهصورت کامل کنار گذاشت؛ چراکه همچنان در بعضی کسبوکارها ممکن است امکاناتی که ابزارهای سنتی مانند ملاقات حضوری در اختیار ما قرار میدهند را نتوان با هیچ ابزار دیجیتالی جایگزین کرد.
پس بهترین کار شناخت کامل امکانات هر دو نوع بازاریابی و سپس استفاده درست و بهموقع از هر ابزار و ویژگی در جای خود است. ممکن است یک بازاریاب سنتی به دلیل امکانات دیجیتال به این فضا وارد شود؛ ولی به خاطر شناخت و استفاده اشتباه، از قبل نیز موفقیت کمتری بهدست آورد.
شاید ابتدا این عبارت برای شما جدید و نامفهوم به نظر برسد؛ چراکه در دید بیشتر افراد، دیجیتال مارکتینگ مربوط به فضای آنلاین و اینترنتی است؛ اما همانطور که در تعریف گفته شد، دیجیتال مارکتینگ به استفاده از ابزارهای دیجیتال میپردازد و نه ابزارهای آنلاین.
به همین دلیل میتوانیم دیجیتال مارکتینگ را به دو بخش آنلاین و آفلاین تقسیم کنیم. اگر بخواهیم از نوع آفلاین مثال بزنیم، میتوانیم به بیلبوردهای دیجیتال، تبلیغات تلویزیونی، نرمافزارهای CRM کسبوکارها و تبلتهای سفارش غذا در رستوران اشاره کنیم. در این روشها از ابزارهای دیجیتال استفاده میشود؛ اما اتصالی به اینترنت وجود ندارد.
همانطور که در مقایسه بازاریابی سنتی با دیجیتال گفتیم، در این موضوع نیز نمیتوان دیجیتال مارکتینگ آفلاین را ناکارآمد و بدون کاربرد دانست و هر روش در جای خود کاربرد مخصوص دارد؛ اما وقتی به امکاناتی که ابزارهای آنلاین در اختیار کسبوکار ما قرار میدهند، توجه کنیم، میتوان گفت که نوع آفلاین بازاریابی دیجیتال بسیار محدود و کمکاربرد است. به همین دلیل به کسبوکارها توصیه میشود تا از نوع آنلاین دیجیتال مارکتینگ استفاده بیشتری کنند و تمرکز اصلی خود را بر روی آن بگذارند.
در کنار محصول، یکی از مهمترین بخشهای هر کسبوکار بازاریابی است؛ چراکه کسبوکار برای رسیدن به سود نیاز به مشتری دارد و وظیفه اصلی بازاریابی نیز همین است.
با گسترش تکنولوژی و اینترنت، امکانات بینظیر و زیادی در اختیار بازاریابها قرار گرفته است که در گذشته هیچکدام از آنها وجود نداشت. به همین دلیل بیشتر کسبوکارها به دیجیتال مارکتینگ روی آوردند تا از رقبای خود در این زمینه عقب نمانند.
در این سالها دیجیتال مارکتینگ به قسمت مهمی از هر کسبوکار تبدیل شده است. بسیاری از کسبوکارها دارای وبسایت اینترنتی هستند و در شبکههای اجتماعی مختلف صفحه دارند. همچنین آنها از ابزارهای کاربردی مانند گوگل آنالیتیکس، گوگل ادز، سرچ کنسول و… استفاده میکنند.
کسبوکارها میتوانند افرادی را بهعنوان دیجیتال مارکتر استخدام کنند یا از خدمات آژانسهای دیجیتال مارکتیگ و فریلنسرها استفاده کنند. بهصورت کلی کسبوکاری که هنوز به فکر استفاده از دیجیتال مارکتینگ نیفتاده است، قطعاً در آینده به مشکل خواهد خورد.
بله اما بهشرطی که در جای مناسب استفاده شود. در کسبوکارهایی که محصول یا پلتفرم اصلی آنها دیجیتال است، شکی نیست که تمرکز اصلی کسبوکار باید روی دیجیتال مارکتینگ باشد.
در کسبوکارهای سنتی هم میتوان از مزایای دیجیتال مارکتینگ استفاده کرد؛ ولی این استفاده باید آگاهانه باشد و مدیر کسبوکار فقط به خاطر معروف شدن دیجیتال مارکتینگ به سمت آن نیامده باشد. در بعضی کسبوکارها نمیتوان در فضای دیجیتال به مشتریان دسترسی پیدا کرد و ملاقات حضوری و مذاکره همچنان راه اصلی فروش است؛ اما در همین مدل نیز میتوان از ابزارهای دیجیتال برای بهبود مسیر خرید مشتری و ارائه امکانات بیشتر به او استفاده کرد. پس از دیجیتال مارکتینگ میتوان در همه کسبوکارها استفاده کرد و نکته مهم شناخت درست امکانات و ابزارهای دیجیتال و استفاده درست از آنها است.
در این قسمت به امکانات و مزیتهایی که دیجیتال مارکتینگ نسبت به رقیب خود یعنی بازاریابی سنتی دارد، اشاره میکنیم تا بیشتر با کاربردهای بازاریابی دیجیتال آشنا شوید.
به دلیل امکاناتی که اینترنت در اختیار ما قرار میدهد، در دیجیتال مارکتینگ به بخش بزرگی از مشتریان بالقوه دسترسی داریم. موضوعی که در بازاریابی سنتی هرگز امکانپذیر نبود و دسترسیها کاملاً محدود بود. دسترسی بیشتر و در سطح کشور و حتی جهان میتواند شانس افزایش تعداد مشتری و درنتیجه آن سودآوری را بالا ببرد.
پولها در دیجیتال مارکتینگ بهینهتر خرج میشوند و این موضوع افزایش نرخ بازگشت سرمایه در فعالیتهای دیجیتال را به همراه دارد. دلیل آن هم امکاناتی است که ابزارهای دیجیتال در کنترل و تحلیل فعالیتهای بازاریابی به ما میدهند. هرچقدر که هزینهها در مسیرهای مشخصتری خرج شوند، با پول کمتر میتوان به نتیجههای بهتری رسید.
همانطور که در مورد قبل اشاره شد، توانایی اندازهگیری میزان موفقیت یا شکست فعالیتها، یکی از مهمترین مزیتها در دیجیتال مارکتینگ است. پرفورمنس مارکتینگ که یکی از بخشهای مهم در دیجیتال مارکتینگ است، بر اساس اندازهگیری به وجود آمده است. در این روش فقط فعالیتهایی انجام میشود که قابلیت رصد کامل اتفاقات درون آن امکانپذیر باشد؛ چراکه اینگونه میتوان به بهترین نتیجه رسید. در بازاریابی سنتی محاسبه موفقیت و شکست اقدامات کاری سخت، هزینهبر و در بعضی مواقع غیرممکن است.
یکی از تکنیکهای بازاریابی، ارائه پیشنهادهای مخصوص ویژگیها و نیازهای هر مشتری به او است. در این حالت احتمال قبول پیشنهاد از سمت مشتری بالا میرود. این روش نیاز به شناخت کامل مشتری دارد و زمانی که تعداد مشتریان زیاد است در بازاریابی سنتی این کار سخت میشود؛ اما در بازاریابی دیجیتال به دلیل توانایی ثبت رفتار و حرکتهای مشتریان میتوان بهصورت خودکار به آنها پیشنهادهای شخصیسازی شده بدهیم و با این روش فروش را افزایش دهیم.
برندینگ یکی از قسمتهای مهم هر کسبوکار است که آینده آن را با داشتن مشتریان وفادار و معتمد به برند تضمین میکند. استفاده از ابزارهای دیجیتال کار برندینگ را سادهتر میکند. شبکههای اجتماعی جایی است که میتوان با فعالیت در آن یک نام و اعتبار خوب برای برند کسبوکار ساخت. روابط عمومی آنلاین نیز در بسیاری از کسبوکارها با همین هدف ساخته شده است.
در بازاریابی سنتی فرصت تعامل با مشتری کم است و فقط به زمان حضور در مغازه یا هنگام مذاکره حضوری یا تلفنی محدود میشود. برخلاف آن تعامل پیوسته با مشتریان در دیجیتال مارکتینگ کاری آسان است. شبکههای اجتماعی، ایمیل و SMS مهمترین ابزارهای دیجیتال برای تعامل داشتن با مشتری هستند. وقتی مشتری مدت زمان بیشتری را با کسبوکار ما در ارتباط باشد، محصول ما در ذهنش بهتر ثبت میشود و زمان خرید، شانس انتخاب محصول ما بیشتر میشود.
در هنگام تبلیغات در بازاریابی سنتی امکان مشخص کردن افرادی که تبلیغ را ببینند، تقریباً غیرممکن است. بسیاری از بازاریابها و مسئولان فروش بهصورت تصادفی با مشتریان خود ارتباط میگیرند و تلاش میکنند تا فروش را نهایی کنند؛ اما در بازاریابی دیجیتال میتوان بهصورت دقیق هدف تبلیغات را مشخص کرد و فقط به دستهای خاص از مشتریان با ویژگیهای مشخص، یک تبلیغ هدفمند را ارسال کرد. دیگر لازم به گفتن نیست که با این کار چقدر تبلیغات بهینه میشود.
به قسمت اصلی مقاله یعنی معرفی بخشهای مختلف دیجیتال مارکتینگ رسیدیم. در هر روش ابزارهای متفاوتی نیز وجود دارد که مهمترین آنها را نیز معرفی میکنیم. با آشنایی با قسمتهای مختلف دیجیتال مارکتیگ میتوانید با امکاناتی که میتواند به کسبوکار شما بدهد، بیشتر آشنا شوید.
برای داشتن دید بهتر به کلیات دیجیتال مارکتینگ بهتر است ابتدا به این مدلسازی توجه کنید. با توجه به مسیری که مشتری در هنگام برخورد با محصول ما دارد، ابتدا باید با روشهای مختلفی مانند تبلیغات، بازدیدکننده به پلتفرمهای دیجیتال ما مثل سایت و شبکههای اجتماعی سر بزند. سپس با این بازدیدکنندهها تعامل ایجاد شود تا در ادامه با روشهای مختلفی بتوان آنها را به مشتری تبدیل کرد. درنهایت باید تلاش کرد تا این مشتریان خرید خود را تکرار کنند و کسبوکار را به دیگران نیز معرفی کنند.
تمامی روشها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ به یکی از قسمتهای گفته شده در بالا مربوط هستند. اگر به این شکل به این روشها که در ادامه معرفی میشوند فکر کنید، بهتر میتوانید آنها را طبقهبندی کنید و در ادامه یاد بگیرید.
یکی از روشهای اصلی تبلیغات و گرفتن بازدیدکننده برای سایت، روش PPC است. در این روش تبلیغ ما (شامل تبلیغات متنی، تصویری و حتی ویدیویی) بهصورت مستقیم یا از طریق سایتهای واسطه کلیکی، در یک مکان دیگر نمایش داده میشود و ما به ازای هر کلیک که روی تبلیغ انجام میشود، یک مقدار تعیینشده به نمایشدهنده تبلیغ هزینه پرداخت میکنیم. مزیت اصلی این روش بازدهی سریع آن و کنترل بالا روی هزینه و کیفیت تبلیغ است.
یکی دیگر از روشهای جذب بازدیدکننده برای سایت، سئو است. در این روش با انجام اقدامهای مشخصی سعی میکنیم تا در نتایج موتورهای جستوجو مانند گوگل رتبههای بالا را به سایت خود اختصاص دهیم و به این شکل بازدیدکنندههای زیادی را جذب کنیم. این روش بازدهی سریعی ندارد؛ اما بهصورت پیوسته میتواند ورودیهای باکیفیتی به سایت بدهد. سئو بهصورت کلی به دو قسمت سئو داخلی و خارجی تقسیم میشود. در سئو داخلی به بهینه کردن سایت و محتوای آن میپردازیم و در سئوی خارجی به دنبال گرفتن اعتبار از طریق لینکهای خارجی هستیم.
یکی از ابزارهای کاربردی گوگل در تبلیغات گوگل ادز است. سرویس اصلی گوگل ادز تبلیغات کلیکی در صفحه نتایج جستوجوی کاربران است. این روش میتواند نسبت به بقیه روشهای کلیکی، بازدیدکنندههای هدفمندتری را به سایت وارد کند. سرویسهای دیگری مانند تبلیغات اپلیکیشنها و تبلیغات بنری نیز در گوگل ادز ارائه میشود.
اصلیترین پلتفرم دیجیتال مارکتینگ سایت است و در بیشتر اوقات به کسبوکارها پیشنهاد میشود حداقل با یک طراحی ساده سایت خود را راهاندازی کنند. یکی از معروفترین سیستمهای طراحی و مدیریت سایت در جهان وردپرس است که میتواند بهسادگی و بدون نیاز به دانش تخصصی در برنامهنویسی سایت حرفهای را برای ما بسازد.
به همین دلیل بهتر است دیجیتال مارکترها درزمینه طراحی و مدیریت سایت وردپرسی دانش کسب کنند تا از امکاناتی که داشتن سایت به آنها میدهد، به بهترین شکل استفاده کنند.
بعد از تبلیغات به تعامل داشتن با مشتری میرسیم و در این قسمت محتوا حرف اول را میزند. با بالا رفتن روزانه ارزش محتوا، بازاریابی محتوایی به یکی از بخشهای اصلی دیجیتال مارکتینگ تبدیل شده است. در این بخش تلاش میکنیم تا با ارائه انواع محتوای ارزشمند و با فرمتهای مختلف، اعتماد مشتری را جذب کنیم و تعاملش را با محصولمان حفظ کنیم. با بالا رفتن اهمیت محتوا، فرمتهای مختلف آن هرکدام به یک بخش مجزا در بازاریابی تبدیل شدهاند. بازاریابی ویدیویی و پادکست مارکتینگ مثالهایی از این بخشها هستند.
در کنار محتوا، شبکههای اجتماعی به ابزار مهمی در گرفتن تعامل و ارتباط با مشتری تبدیل شدهاند. قدرت این شبکهها بهقدری است که بسیاری از کسبوکارهای کوچک یا خانگی در ایران بدون داشتن سایت، تمامی فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ خود را در صفحههای این شبکههای اجتماعی انجام میدهند. محتوا و امکانات این شبکهها باعث شده است افراد وقت زیادی از روز را به گشتن در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام اختصاص دهند. دیجیتال مارکترها هم از این فرصت استفاده میکنند و به شکل مستقیم یا با کمک اینفلئونسرها یا همان افراد تأثیرگذار شبکههای اجتماعی، به تعامل با مشتریان خود میپردازند.
ابزار ایمیل دیگر ابزار برقراری تعامل و تبدیل بازدیدکننده به مشتری و تکرار خرید در فضای دیجیتال است. در ایران شاید نسبت به دیگر کشورها ایمیل کاربردی کمتری داشته باشد؛ اما بازهم نباید قدرت آن را مخصوصاً در بعضی کسبوکارها که با اهل تکنولوژی بیشتر سروکار دارند، دستکم گرفت. در ایمیل مارکتینگ به ارسال دستی یا خودکار ایمیلهای تبلیغاتی و محتوایی با هدف ترغیب دوباره کاربران به بازگشت به سایت و خرید محصول، پرداخته میشود. ایمیل در مقایسه با رقیب سنتی خود یعنی تماس تلفنی میتواند نتیجه بهتر و بهینهای داشته باشد
بازاریابی ارجاعی یا Affiliate Marketing یکی از تکنیکهای فروش دیجیتال مارکتیگ است که مدلی شبیه ویزیتوری در بازاریابی سنتی دارد. همانطور که بعضی شرکتها با استخدام بازاریاب و پرداخت ثابت یا درصدی، فروش از طریق آنها انجام میشود، در بازاریابی ارجاعی نیز فروش توسط صاحبان سایتها و شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد و به ازای هر فروش یک میزان کارمزد به این افراد پرداخت میشود. به دلیل امکانات دیجیتال راهاندازی این روش آسان است و میتواند در برندهای بزرگ یک روش خوب برای افزایش فروش باشد.
کمپینهای دیجیتال یکی از عضوهای مهم دیجیتال مارکتینگ هستند. به یک سری اقدام که با هدف مشخص در یک بازه زمانی تعیینشده انجام میشود، کمپین میگویند. کمپینها میتوانند هدفهایی مانند گرفتن بازدیدکننده، افزایش تعامل، گرفتن سرنخ و افزایش فروش داشته باشند. باوجود ابزارهای اندازهگیری دیجیتال، کنترل و تحلیل نتایج کمپینها در فضای دیجیتال سادهتر است که این باعث افزایش بازدهی میشود.
یکی از بخشهای مهم در دیجیتال مارکتینگ جمعآوری و تحلیل اطلاعات اقدامات انجام شده است. چون همانطور که گفته شد یکی از مزیتهای اصلی در فضای دیجیتال همین توانایی در مشاهده دقیق نتایج است. ابزارهای زیادی در دیجیتال مارکتینگ وجود دارند که بهصورت رایگان اطلاعات سایت را جمعآوری و آنالیز میکنند. گوگل آنالیتیکس، گوگل سرچ کنسول، گوگل تگ منیجر و گوگل دیتا استودیو ابزارهای کاربردی و معروف گوگل هستند که همگی در این موضوع مورداستفاده قرار میگیرند.
دیجیتال مارکترها نیاز دارند تا حداقل یک آشنایی اولیه با این ابزارها داشته باشند تا از امکانات آن در بازاریابی استفاده کنند. افرادی که به این حوزه علاقه دارند نیز میتوانند با یادگیری و متخصص شدن در این ابزارها به کمک کسبوکارها بیایند.
در قسمت آخر مقاله به وظایف یک دیجیتال مارکتر میپردازیم. به دلیل گستردگی زیاد بخشها، برای موفقیت در دیجیتال مارکتینگ باید با تمامی قسمتها و ابزارها آشنایی اولیه پیدا کرد و سپس در یک یا چند قسمت متخصص شد. وظایف هر دیجیتال مارکتر نیز بسته به شغل استخدامی او متفاوت است؛ اما بهصورت کلی میتوان گفت در هر بخش نیاز است که دیجیتال مارکتر تکنیکها و ابزارهای موجود آن را کاملاً بشناسد و توانایی بررسی فعالیت خود و گزارش دهی به مدیران بالاتر را داشته باشد. همچنین دیجیتال مارکترها باید مهارتهای مختلفی برای موفقیت در کار خود داشته باشند که در مقاله ۲۲ مهارت دیجیتال مارکترها به آنها اشاره کردیم.
مدیر دیجیتال مارکتینگ نیز در کنار آشنایی با تمامی بخشها، باید قابلیت تعیین استراتژی و مسیر راه بازاریابی کسبوکار را داشته باشد و تعامل خوبی با کارمندان خود، مدیران دیگر بخشها، صاحبان کسبوکار و آژانسهای دیجیتال مارکتینگ برقرار کند.
در این مقاله سعی کردیم تا یک دید کلی به علاقهمندان دیجیتال مارکتینگ در مورد تعریف و قسمتهای مختلف آن بدهیم تا بتوانند با این حوزه آشنا شوند و امکانات آن را بشناسند و درنهایت در جای درست از ابزارهای مناسب استفاده کنند. نظرات و سؤالات خود را در مورد این مقاله میتوانید در پایین برای ما ارسال کنید.
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به آنالیتیپس است.
برای اینکه تبدیل به دیجیتال مارکتر بشیم باید همه ابزارهایی که گفتیدو یاد بگیریم؟
علی جان دیجیتال مارکتینگ حوزه جامع و مفصلی هست که شاخه های زیادی داره. برای پاسخ به این سوال باید اول ببینید کدوم شاخه دیجیتال مارکتینگ مد نظر شماست.
اگرهدف شما تبدیل شدن به مدیر دیجیتال مارکتینگ هست؛ برای اینکه بتونید kpi های مناسب تعیین کنید و از تیمتون گزارش دریافت کنید لازمه با کلیه ابزارها آشنایی خوبی داشته باشید.
اما میتونید به صورت تخصصی روی یک ابزار تمرکز کنید و به متخصص یک حوزه خاص مثل گوگل ادز یا سرچ کنسول تبدیل بشید.
اما به طور کلی برای موفقیت در حوزه دیجیتال مارکتینگ، آشنایی با ابزار آنالیتیکس، تگ منیجر، گوگل ادز و سرچ کنسول توصیه میشه.