چطور در GA4 گزارش گوگل ادز ایجاد کنیم؟
اگر صاحب یک بیزینس باشید، احتمالاً میدانید که ...
نحوه پرداخت هزینه تبلیغات به گوگل، مسئلهای است که از سوی اکثر کسبوکارهایی که میخواهند در گوگل تبلیغ کنند؛ مورد سؤال قرار میگیرد. در این مقاله تلاش کردیم تا با بررسی این نمونه واقعی، پاسخ این سؤال را بدهیم.
همانطور که میدانید وقتی یک آگهی در تبلیغات گوگل نمایش داده میشود، در حقیقت در کسری از ثانیه یک مزایده بین همه آگهیدهندگان از سمت گوگل برگزار میشود. مزایده تبلیغات گوگل بر اساس دو مؤلفه مهم، بررسی و سپس قیمتگذاری میشود. اولین مؤلفه «امتیاز کیفیت» (Quality Score) و دومی نیز «قیمت پیشنهادی» برای تبلیغات است.
طبیعی است که باید در هر دو مؤلفه، پیشنهاد مناسبی به گوگل داده شود تا سهم نمایش آگهی بالا برود و همزمان قیمت هر کلیک نیز معقول و به صرفه باشد.
وبسایت فرضی با مدیریت آقای X در نظر بگیرید که در زمینه فروش آنلاین نرمافزار فعالیت میکند. نیاز اولیه این وبسایت آوردن ترافیک بیشتر است. در ادامه میخواهیم قدمبهقدم و با توجه بهصورت مسئلهای بر اساس مثالی واقعی، بهترین اقدامات را برای تعیین این نوع از کمپین گوگل ادز با یکدیگر بررسی کنیم.
در قدم اول و برای Quality Score بهترین کار بهبود عملکرد وبسایت، سرعت بارگذاری صفحات، طراحیهای بصری و همچنین گرافیک محصولات و خدمات است.
بهتر نمودن این موارد سبب میشود که کاربر، تجربه بهتری در سایت داشته باشد. در واقع هرچقدر تجربه کاربر روی سایت بهتر باشد، امتیاز کیفیت نیز بالاتر میرود و این نکته دست ما را در تعیین قیمت بازتر میکند.
البته این را نیز مطرح کنیم که Quality Score از سه مولفه تشکیل میشود که بهبود تجربه کاربری، مهمترین و سختترین آنهاست.
در زمینه نحوه قیمتگذاری، پنل گوگل ادز روشهای قیمتگذاری مختلفی را ارائه میدهد که اصطلاحاً به آنها استراتژی قیمتگذاری یا بید استراتژی (Bid Strategy) میگویند. قیمتگذاری در تبلیغات گوگل عامل مهمی است که با توجه به اهداف کمپین انتخاب میشود.
بهصورت کلی، بید استراتژیها به دو دسته اصلی Manual وAutomated تقسیم میشوند. همانطور که از نام آنها مشخص است، نحوه قیمتگذاری در این استراتژیها به دو حالت دستی و اتومات تنظیم میگردد.
دوباره به مثال وبسایت آقای X باز میگردیم. بهترین استراتژی تعیین بید برای این وبسایت چیست؟
اگر از ما میپرسید میگوییم استراتژی اتومات! چرایی انتخاب این استراتژی را نیز در ادامه بررسی میکنیم.
در ابتدا بهتر است مطرح کنیم که بید استراتژیها باید با توجه به هدف کمپین و همچنین بر اساس تعریف و کاراییشان انتخاب شوند. در هنگام ساخت کمپین تبلیغات گوگل، در همان قدم اول، از شما خواسته میشود تا بید استراتژی خود را انتخاب کنید. همین امر نشان از اهمیت بسیار بالای این انتخاب دارد.
به یاد داشته باشید که بید استراتژی در هر زمانی قابلتغییر بوده و میتواند با توجه روند کمپین تغییر داده شود. بهصورت کلی وقتی یک کمپین ساخته میشود، مدیر کمپین بر اساس تجربه میتواند تشخیص دهد که کدام استراتژی قیمتگذاری به هدف کمپین نزدیکتر است و آن را انتخاب کند. و پس از راهاندازی کمپین، اگر بنا بر هر دلیلی، استراتژی انتخابشده کارایی لازم را نداشت، میتواند استراتژی را تغییر دهد تا آن کمپین تبلیغاتی به اهدافش نزدیکتر گردد.
در این مدل، قیمتهای پیشنهادی برای کلمات بهصورت دستی تنظیم میشوند. یعنی برای تکتک کلمات امکان تعیین یک قیمت اختصاصی وجود دارد. این یک مزیت مهم و کاربردی در این مدل از استراتژی است. این مزیت باعث میشود تا کنترل دقیقی روی هر یک از کلمات صورت بگیرد. بهعنوانمثال اگر کارایی یک کلمه بهتر از دیگر کلمات باشد، میتوان متناسب با آن کارایی، قیمت (بید) آن کلمه را به صورت اختصاصی افزایش داد و بالعکس.
اگر به نمونه اشارهشده یعنی وبسایت آقای «X» بپردازیم باید بگوییم که در ابتدا تصورمان بر این بود که این استراتژی یعنی CPC Manual برای کسب و کار ایشان کاربرد بهتری داشته باشد.
اما با کمی تحقیقات، متوجه شدیم که بید استراتژی CPC Manual برای این کسب و کار فایده کمتری نسبت به بید استراتژی اتومات دارد. این نکته دقیقاً به همان مساله «هدف کمپین از تبلیغات» اشاره دارد.
یعنی متوجه شدیم که هدف اصلی در این کمپین، کسب ترافیک بیشتر برای سایت آقای X است. بنابراین تصمیم گرفتیم که استراتژی اتومات را برای این کمپین تنظیم کنیم تا بهصورت هوشمند بیشترین ترافیک کاربر را به سوی وبسایت، روانه شود.
استراتژی قیمتگذاری Automated انواعی دارد که هرکدام از آنها باید متناسب با هدف کمپین انتخاب شوند. در یک تعریف کلی، بید استراتژیهای Automated از محاسبات پیچیدهای استفاده میکنند تا بهترین نتیجه را برای دستیابی به هدف کمپین تبلیغاتی رقم بزنند.
این مدل استراتژی بهصورت خودکار قیمتهایی را برای تبلیغات شما بر اساس احتمال اینکه آن تبلیغ منجر به کلیک، افزایش نرخ تبدیل (Conversion) و همچنین افزایش نمایش (Impression) شود، تعیین میکند. هرکدام از استراتژیهای اتومات، برای کمک به کمپین در دستیابی به یک هدف خاص طراحیشدهاند. نکته بسیار مهم این است که ما در هرکدام از مدلهای استراتژی اتومات، میتوانیم «سقفِ مصرف برای هر کلمه» را تعیین کنیم. گفتنی است که در صورت تعیین نکردن این سقفِ مصرف برای هر کلمه، قیمت پیشنهادی گوگل، مبنای هزینه برای هر کلمه قرار میگیرد.
همانطور که گفتیم، باتوجه به هدف کمپین برای وبسایت آقای X بهترین انتخاب، بید اتومات به همراه تعیین سقف قیمت برای هر کلمه در برای گوگل است.
در ادامه با انواع استراتژی قیمتگذاری اتومات در گوگل ادز بیشتر آشنا میشویم.
تنظیمات این استراتژی بدینصورت است که به ما کمک کند تا بیشترین کلیک ممکن را بر اساس بودجه روزانه دریافت کنیم.
همانطور که در بالاتر اشاره کردیم، نکته بسیار مهم این است که هنگام انتخاب Maximize Clicks حتماً باید حداکثر میزان قیمت هر کلیک را تعیین کرد. این گزینه بهصورت اختیاری است و اگر تنظیم نشود، گوگل بر اساس محاسبات خودش پیش خواهد رفت و ممکن است هزینه هر کلیک برای کلمات بسیار بالا برود. همچنین توجه داشته باشید که اگر این عدد (سقفِ مصرف برای هر کلمه) خیلی پایین باشد، اساساً کلیک خاصی بر روی تبلیغ نخواهد شد. زیرا بر اساس پاراگرافهای ابتدایی مقاله، برای هر تبلیغ در گوگل مزایده برگزار میشود و اگر قیمت کلمات خیلی پایین تعیین شود، در مزایده شانسی برای برنده شدن وجود نخواهد داشت.
برای این مثال نیز استراتژی ماکسیمایز کلیک بود. دلیل این انتخاب نیز، هدف کمپین بود که «باید بیشترین ترافیک به سایت آقای X آورده شود». بنابراین ما این استراتژی را انتخاب کردیم و در نهایت حداکثر قیمت برای هر کلمه را نیز پس از چند بار آزمایش روی ۰.۱۵ درهم قرار دادیم.
همچنین باتوجه در نظر گرفتن هدف اولیه آقای X، میزان بودجه روزانه نیز ۶۰ درهم قرار داده شد. با ضرب و تقسیم این اعداد متوجه میشویم که اگر گوگل دقیقاً همان ۰.۱۵ درهم را برای هر کلمه مصرف کند، ما میتوانیم با بودجه ۶۰ درهمی روزی حداقل ۴۰۰ کاربر مرتبط را به سایت وارد کنیم. البته احتمال اینکه با عددی پایینتر نیز ورودی بگیریم وجود دارد. به همین دلیل واژه حداقل را به کار بردیم. (این اعداد در این مثال کاملاً تجربی و واقعی هستند.)
این استراتژی باهدف بالاتر بردن نرخ تبدیل عمل میکند و مبنای مصرف هزینه آن بر اساس کلیکهایی است که در کمپین اتفاق میافتد و در عین حال احتمال کانورژن بالاتری دارند. در اینجا نیز همانند استراتژی قبلی میتوان حداکثر میزان قیمت هر کلیک را تعیین کرد. اگر حداکثر تعیین نشود، گوگل بهصورت اتوماتیک با توجه به بودجه تعیینشده، بیشترین کلیک ممکن را که احتمال کانورژن دارند، برای کمپین میآورد.
بهصورت کلی این استراتژی زمانی استفاده میشود که کانورژنهای کاملاً مشخصی در وبسایت کسبوکار وجود دارند که بالا بردن نرخ آنها، هدف اصلی تبلیغات است. برای نمونه اگر هدف کسبوکار آقای X، بهجای بالا بردن ورودی سایت، تبدیل این ورودیها به مشتری نهایی بود و کانورژن هم «صفحه بعد از پرداخت» تعیین میشد، آنوقت استفاده از این استراتژی گزینه بهتری میبود.
این بید استراتژی زمانی استفاده میشود که هدف کمپین، نمایش حداکثری تبلیغ به مخاطبان است. به این معنا که تبلیغات با توجه به نرخ تعیینشده و بودجه روزانه، بیشترین تعداد نمایش را بهدست آورد. در این مدل نیز همانند مدلهای قبلی میتوان حداکثر هزینه را تعیین نمود.
متناسب با انتخاب هر کدام از این تنظیمات، هزینه را نیز باید تعیین کرد که سقف هزینه برای هر کلمه مشخص شود.
این استراتژی بیشتر برای زمانی کاربرد دارد که در کنار گرفتن ورودیهای بیشتر برای سایت، برندینگ و اَوِرنِس نیز جزو اهداف کمپین باشد. طبعاً در مثال کسبوکار آقای x، برندینگ و شناخت برند از اهداف کمپین نبود و بههیچوجه این استراتژی، کاربردی برای آن کسبوکار نداشت.
با توجه به توضیحات دادهشده، در نهایت به این جمعبندی میرسیم که انتخاب استراتژی قیمتگذاری مناسب برای هر کمپین تبلیغاتی، امری ضروری است. بید استراتژی بر مبنای دو مؤلفه اصلی انتخاب میشود. اول بر مبنای هدف کمپین تبلیغاتی و سپس بر مبنای تعریف و کاربرد آن استراتژی. همچنین باید کارکرد استراتژی بررسی شود زیرا ممکن است بید استراتژی در طول زمان تبلیغات نیاز به تغییر داشته باشد.
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به آنالیتیپس است.
حرفی، سخنی، سوالی؟